ماریا کنیکوا (Maria Konnikova) صرفا یک بازیکن پوکر حرفهای معمولی نیست. او یک زن (که در دنیای پوکر نایاب است) است که از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شده و دکترای روانشناسی خود را در کلمبیا دریافت کرده است، همچنین نویسنده ۲ کتاب پرفروش بوده و برای مجله The New Yorker نیز نویسندگی میکند. کتاب سوم او با عنوان بزرگترین بلوف (The Biggest Bluff) به تازگی چاپ شده است. در کنار نام این کتاب نوشته شده است: «من یاد گرفتم توجه جلب کنم، خودم را به بالاترین درجه برسانم و برنده شوم». او بازیهای کارتی را به عنوان یک مبتدی شروع کرد – جایی که در ابتدا فکر میکرد تعداد کارتهای پاسور ۵۴ عدد است – و به یک پوکرباز با تجربه تبدیل شد و توانست بیش از ۳۰۰,۰۰۰$ در سال درآمد داشته باشد.
او در کتاب آخر خود در مورد اینکه چرا پوکر مصداقی از زندگی واقعی است، چه تاثیری روی تصمیمگیریهای روزانه میگذارد و تمام تجربیاتی که میتوانید از میز پوکر به دست آورید صحبت کرده است.
۴ درس مهم پوکر و زندگی
در این مقاله گزیدهای از کتاب بزرگترین بلوف او را که در مورد درسهای پوکر و زندگی است و میتواند به هر شخصی کمک کند را برایتان مطرح خواهیم کرد.
۱- وقتی که بدشانسی را تجربه میکنید، خودتان را «قربانی کارتها» ندانید، بلکه فکر کنید «تقریبا موفق شده بودید».
به گفته کنیکوا، واقعیت عینی در این مسئله وجود ندارد – «همه چیز آنگونه است که شما به آن نگاه میکنید». یعنی، ما تمام مسائل را تفسیر میکنیم، و نحوه تفسیر ما در قبال مسائل واقعیت ما را شکل میدهند. کنیکوا میگوید هنگامی که مسئله به پوکر ربط پیدا میکند – یا زندگی – کلید اصلی این است که خودتان را برنده بشناسید، نه یک قربانی. وقتی که در میز پوکر و یا در میز زندگی دست بدی دریافت میکنید، اگر همواره خودتان را «قربانی کارتهای بد» و بدشانس بدانید، تنها احساس درماندگی بر شما غلبه خواهد کرد و نمیتوانید مسیری را برای مشکل پیش روی خود پیدا کنید.
او میگوید «فرصتهای پیش رو شما را پشت سر میگذراند، مردم از شنیدن نالههای شما خسته میشوند، در نتیجه حمایتها و فرصتهای شما رفتهرفته کاهش مییابند؛ شما دیگر فعالیتی انجام نمیدهید و میگویید من که در هر صورت شکست میخورم، چرا تلاش کنم؟ سلامت روانی شما آسیب میبیند و در یک هزار تو گم خواهید شد».
از سمت دیگر، اگر کارتهایتان مرده باشند و دائما در شرایط بد بازی قرار داشته باشید، به جای اینکه فولد دهید و بگویید که در نوسانات منفی قرار دارید، بهتر است فکر کنید: «من در میزی هستم که میخواهد با یک بازی سخت مرا به چالش بکشد تا مجبور شوم بیشتر تلاش کنم». این ذهنیت را ذهنیت «تقریبا برنده» میداند، شخصی که علیرغم کارتهای بد هرکاری که میتواند برای موفقیت میکند. فکر کردن به این شکل ظرفیت شما را بسیار بالا میبرد و اجازه میدهد تا بر بدشانسیهایی که تحت کنترل شما نیست غلبه کرده و از لحاظ ذهنی برای دفعه بعد آماده باشید. همچنین با این ذهنیت همواره افرادی وجود خواهند داشت که بخواهند به شما کمک کنند. “اگر شغل خود را از دست داده اید، دوستان شما وقتی شغل جدیدی پیدا کنند به شما فکر میکنند.”
۲- «فریب دادن نامحسوس» مورد قبول و ارزشمند است
در بازی پوکر فریب دادن دیگران کاملا ارزشمند و ضروری است. اما در زندگی واقعی این کار غیرضروری و منفی تلقی میشود، درست است؟
خیر، ما در زندگی واقعی تا بسیار بیشتر از چیزی که فکر میکنیم از فریب دادن دیگران استفاده میکنیم. هر برخورد اجتماعی نوعی فریب را در خود جای داده است. شما لزوما به همه افراد به آن اندازه که به آنها نشان میدهید علاقه ندارید. همچنین در سطوح بالاتر وقتی که در صحبتهای گروهی شرکت میکنید، همواره در تلاشید تا خودتان را قویتر از آن چیز که واقعا هستید مطرح کنید. در مصاحبه شغلی خودتان را به بهترین شکل معرفی میکنید تا استخدام شوید و هدفتان استخدام نشدن نیست. فردی که با شما مصاحبه میکند نیز کار آینده شما را در بهترین حالت ممکن توصیف میکند.
کنیکوا به این حالت «فریب نامحسوس» میگوید، اما این بدین معنی نیست که شما در حال دروغ گفتن هستید. شما فقط انتخاب میکنید که چگونه بیان کنید، چه در مورد دستتان، چه در مورد خودتان در زندگی واقعی. همچنین او میگوید که باید این مسئله را بپذیرید و آن را منفی تلقی نکنید. اینها جزو حقایق زندگی هستند، چه در کار، مذاکرات، مصاحبه و … البته که نباید دروغ بگویید، اما به خودتان اجازه دهید که مسائل را در زمان مناسب و به نحوی که میخواهید بیان کنید. هیچ اشکالی در این مسئله وجود ندارد. در حقیقت این کار رایج بوده، مورد قبول، ارزشمند و بسیار موثر است.
۳- منفعل نباشید
کنیکوا به خوبی میداند که استانداردهای جامعه برای زنان دوبرابر سختتر است، مخصوصا در محل کار. او میگوید «وقتی که یک زن هستید، نباید دیگران را آزردهخاطر کنید. باید سعی کنید خوش برخورد باشید. باید سعی کنید خوب به نظر برسید. نباید با افراد مقابله کنید. این موضوع میتواند دشوار باشد، چرا که اگر شما زنی باشید که بخواهد با دیگران مقابله کند، معمولا اوضاع خوب پیش نمیرود، چرا که تمام تحقیقات روانشناسی نشان داده که زنان در رفتارهای اجتماعی بسیار متفاوت از مردان قضاوت میشوند و زنی که با دیگران بحث و جدل دارد نه تنها جذاب به نظر نمیرسد، بلکه غالبا به چیزی که میخواهد نیز دست پیدا نمیکند».
این نوع فکر کردن باعث شد کنیکوا در هنگام بازی پوکر منفعل و دفاعی باشد، اغلب فولد دهد و فکر کند اگر دیگران در برابر او ریز میدهند اغلب دست بهتری دارند (ممکن بود داشته باشند، اما اغلب بلوف میزدند و سعی میکردند با قلدری او را مجبور به فولد کنند). او فکر کرد که اگر بیش از حد تهاجمی باشد، دیگران حس بدی به او پیدا میکنند. یعنی او بیشتر تلاش میکرد دیگران را راضی نگه دارد تا اینکه تلاش کند برنده باشد. البته که این روش برای بازی کردن مناسب نیست، چه در پوکر و چه در زندگی…
کنیکوا راه سختی را پیش گرفت (و پول زیادی از دست داد) این نوع منفعل بودن نه تنها او را از مشکلات حفظ نکرد، بلکه برای او مشکلاتی نیز به وجود آورد. او در کتاب خود نوشت «هر گونه انفعال در بازی باعث میشود به آرامی چیپهای خود را از دست بدهید. همچنین شانس خود را، من در بازی چنین رویکردی را پیش گرفتم، اما مشکلات فراتر از این بود. چه کسی میداند که در طول زندگی چقدر از چیپها و شانس خود را از دست دادهام! چقدر در حالی که مجبور نبودم فرصتها را پشت سر گذاشتم فقط برای اینکه شخص دیگری قدرت بیشتری نشان داد. چقدر در یک شرایط ثابت منفعل باقی ماندم و اجازه دادم زندگی بر من غلبه کند، در حالی که میتوانستم تمام مسائل را کنترل کنم. پنهان شدن راه حل سادهای به نظر میرسد، اما در حقیقت باعث ایجاد مشکلات بزرگتری میشود».
کنیکوا در مورد این تفکر منفعل و پنهان شدن به شما هشدار میدهد، این موضوع باعث میشود برای خودتان چاهی بکنید که نتوانید از آن خارج شوید، مخصوصا در محل کار. همچنین او کاملا متوجه است که دور انداختن امنیتی که در انفعال وجود دارد کار سادهای نیست. بسیاری از افراد عادت کردهاند که منفعل باقی بمانند، یاد گرفتهاند که تهاجمی بودن بیشتر از آن که برای آنها سودی داشته باشد به آنها ضربه میزند. کنیکوا این مورد را به عنوان «بارهای احساسی که ناخودآگاه در زندگی حرفهای شما انباشته شدهاند» میشناسد.
۴- یاد بگیرید که خودتان را از بیرون ببینید
پوکر یک بازی ذهنی است و موفقیت در آن به چیزی بسیار بیشتر از ریاضیات نیاز دارد. در این بازی باید بتوانید سیگنالهایی که بازیکنان دیگر ارائه میدهند را به خوبی دریافت کرده و پس از تحلیل آنها بهترین تصمیم را بگیرید. به همین دلیل کنیکوا پوکر را نوعی «رقص تفسیری» میداند که باید دائما مشاهده کنید دیگران چگونه عکسالعمل نشان میدهند و شما چگونه باید در برابر آنها واکنش نشان دهید. او میگوید این بهترین دست نیست که برنده میشود، بلکه بهترین بازیکن است.
برای بهترین بازیکن بودن باید بتوانید «یاد بگیرید که خودتان را از بیرون ببینید». این بدین معنی است که ببینید چه حسی دارید، چگونه فکر میکنید و اجازه دهید که اشتباهات خود را در روند تصمیمگیری کشف کنید. چنین دیدی را باید چه در میز پوکر و چه خارج از آن داشته باشید – وقتی که تصمیمهای کاری میگیرید، درباره حقوق خود مذاکره میکنید، به سوالات سخت مصاحبه پاسخ میدهید و هرگاه که میتوانید باید این کار را انجام دهید.
کنیکوا توضیح میدهد: ما بیشتر اوقات متوجه این موضوع نمیشویم، چرا که به خودمان توجه نمیکنیم. ما متوجه نمی شویم در حالی که عصبانی هستیم تصمیم میگیریم، زیرا برای ارزیابی خود وقفهای ایجاد نمیکنیم، از خود نمیپرسیم «من عصبانی هستم، چه چیزی من را عصبانی میکند؟» اغلب افراد چنین مکالمهای را با خودشان ندارند. بهتر است عادت کنید که قبل از هر تصمیمی که میگیرید، قبل از هر کاری فقط کمی توقف کنید، نفس بکشید و لحظهای این موضوع را با خودتان تحلیل کنید که «من به چه چیزی فکر میکنم؟ چرا به این موضوع فکر میکنم؟ چه حسی دارم؟ چه چیزی باعث شده که من چنین احساسی داشته باشم؟ حال میتوانم تصمیم بگیرم. حال وقت این است که پاسخ دهم…» فکر میکنم که این طرز تفکر یکی از قویترین راهها برای فعال کردن ورژن بهتر و کاملتری از خودتان است و به شما کمک میکند که بتوانید هر روز تصمیمهای بهتری بگیرید.
امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید، با آرزوی موفقیت روزافزون!